۱۳۸۴ بهمن ۲۵, سه‌شنبه

کتاب، ترجمه و غرب

وزیر ارشاد در کنفرانس خبری گفته که از چند هزار عنوان کتاب، تنها به حدود چهل تای آنها مجوز چاپ داده نشده است.
خوب جناب هرندی!
این افاضه‌ی شما چیزی جز مغالطه‌ی "کمیت‌گرائی" نیست.
مگر اینکه کتاب رو هم کود حیوانی بدونی که اون رو کیلوئی به‌حساب آوردی.
تعدادشون چه اهمیتی داره؟
اگر این تعداد کتاب زنده به گور شده همه‌شون مربوط به حوزه‌ی اندیشه و علوم انسانی باشه، اونوقت چی؟
مگر چند تا کتاب ناب در این کشور در حوزه‌ی اندیشه به‌چاپ می‌رسه که شما بخواهید مانع انتشار این تعداد از آن شوید؟
بهتر بود به‌جای این مهملات، خیلی شفاف می‌گفتی که موضوعات این کتابهای مقتول چی بوده.
وزیر فرهنگ کشور همچنین گفته:
«...اميدوار هستم هويت ايرانی و اسلامی خودمان را بهتر درک کنيم و به‌جای اقتباس و ترجمه‌‌هايی که ما را به جايی نمی‌رساند متمرکز شويم بر داشته‌‌های درونی خودمان.»
باز هم داستان کهنه‌ی "آنچه خود داشت..." و توهم بی‌نیازی از تمدن و معارف بیگانه.
این نگاه تاسف‌انگیز و بدبینانه به "ترجمه"ی فکر و اندیشه‌ی غربی‌ها در ذهن زنگار گرفته‌ی صفار هرندی، شایعه‌ی تعطیلی نشریه‌ی "ارغنون" را به‌یادم آورد.
این "هویت"ای که برای دهه‌های متمادی نقاب غرب‌ستیزیِ ما شده، چیزی نیست جز جهل و سرگشتگی در تعیین نسبت خودمان با تمدن پانصد ساله‌ی اخیر و تلاش برای اثبات آنچه اساسا وجود ندارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر