۱۳۹۴ بهمن ۲۱, چهارشنبه

کابوس یا رویا؟ درباره بهمن پنجاه و هفت

حتماً روزهای بهتری خواهیم ساخت! مهم این است که بر سر مسائل مشخص و واقعی به توافق برسیم، نخستین‌ش پشت سر گذاشتن حس حسرت‌زدگی به انقلابی است که آبستن هر چیز بدتری از جمهوری اسلامی بود اما توان آفریدن هیچ چیز بهتری از آن را نداشت. کسانی که هنوز اندر خم آن رخداد مانده‌اند و روح همه‌ی فیلسوفان تاریخ را هم احضار می‌کنند تا همگی مات و مبهوت یک‌صدا آن خاندان را «ارتجاعی»، آن انقلاب را «معطوف به آزادی» و این نظام عزیز را «سکولار» بنامند و بدین‌گونه با هر ضرب و زوری شده (هرچند از راه نصب نعل وارونه و تولید هذیان) «خودویرانگری بزرگ یک ملت» را رنگ و لعاب آزادی‌خواهی و استبدادستیزی و حق‌مداری بدهند، هیچ آینده‌ی بهینه‌ای برای ما نه در سر دارند و نه ازشان بر می‌آید. از آن سو، هر چقدر آن پنجاه و اندی سال کاویده شود آنگاه بیش از پیش نقاب حقانیت و ارزشمندی از شورش بهمن کنار می‌رود. شما تا می‌توانید انحطاط نخبگان فکری و سیاسی آن دهه‌ها را به حساب دیکتاتوری شاه بگذارید، اما فراموش نکنید که رگه‌های سترگی از آن انحطاط هنوز هم در بین ما همچون مار زنگی صدا می‌کند و این دیگر تقصیر پهلوی‌ها نیست. آینه چون نقش تو بنمود راست...