۱۳۸۴ بهمن ۲۹, شنبه

نقد لارنس بر پورنوگرافی

مقاله‌ی "پورنوگرافی و وقاحت‌نگاری" از دیوید هربرت لارنس در وبلاگِ سرانگشتِ عزیزم، نگاهی ست بس ژرف به مقوله‌ی سکس.
حقیقتِ غیر قابل انکاری است که خشکه‌مقدسان (ارتدوکس‌ها) و پورنوگرافیست‌ها هر دو در "سکس‌ستیزی" اشتراک دارند. یکی آن را مرده می‌پسندد و دیگری سرکوب‌شده و صرفا به‌عنوان وسوسه‌ای ذهنی و آزاردهنده.
و اما هر دو دسته، آدمیان را به‌جای اینکه در آغوش یکدیگر بخواهند آنها را به درخودماندگی ِ استمنائی گرفتار می‌سازند که نتیجه‌اش به‌سبب فقدان ویژگی ِ بده بستان در آمیزش با دیگری، جز افسردگی و احساس پوچی نیست.
به‌قولِ لارنس: «... به‌محض ِ این که انگیزش ِ احساس ِ جنسی را با دست ِ کم گرفتن و خوار شمردن تحقیر کنیم مرتکب ِ پورنوگرافی شده‌ایم ... علاج ِ این بیماری در این است که بدون ِ پرده‌پوشی با جنسیت و انگیزش‌های ِ جنسی مواجه شویم ... فقط صراحت ِ طبیعی‌یی که در مورد ِ سکس به‌کار ببریم می‌تواند منشاء اثر ِ خیری باشد .»
او به‌درستی تنبه می‌دهد که در ورای تحمیل واژه‌های مبهم و تاریکی چون "عفاف" و "وقاحت" چیزی جز "استمناء بی‌پایان و عفاف ِ بی‌پایان و دور و تسلسل ِ بی‌پایان" در انتظار افراد جامعه نیست.
طنز تلخی است که آثار هنریِ حاویِ رویکردِ طبیعی و انسانی به سکس و بازنمائی ِشور و طراوت ناشی از آن در زندگی، وقیحانه و ممنوع شمرده شود اما پورنوگرافی‎‌های پنهان در رمان‌های عامیانه و حتی فرهنگِ تحقیرکننده‌ی سکس در نزد عوام مورد اغماض قرار گیرد.
اینان که تنها هنرشان به خارش آوردنِ انگیزه‌های جنسی در حالتی غیر طبیعی و زیان‌بار است، سکس را یا تابو و قدغن می‌انگارند یا آنرا به کثافت و لجن می‌کشند و در هر صورت مواجهه‌ی انسانی، ساده، طبیعی و بدون پرده‌پوشی‌های ریاکارانه و دروغین نسبت به سکس از جانب جوانان آنها را به هراس می‌اندازد.
گرفتاری انسان‌ها در چنگالِ دروغ‌های بزرگی که اجتماع به آنها تحمیل نموده، برای‌شان چاره‌ای جز سو ء استفاده از تن و خودارضائی باقی نمی‌گذارد. تنها راهِ رهائی از این زندان، مبارزه با تحقیر یا سرکوب سوائق جنسی ست در هر دو چهره‌اش یعنی هم پورنوگرافی و هم غریزه‌ستیزی ِ متدینانه.
خواندن و بازخواندنِ این نوشته‌ی بی‌نظیر، یقینا ثمربخش خواهد بود.

۱۰ نظر:

  1. یه بار -فکر کنم تو بلاگ سابقم- یه چیزی شبیه این نوشتم: مذاهب و فیلم های پورنو هر دو صحنه واحدی رو وصف میکنند حالا یکی نهی میکند و دیگری امر
    یکم شبیه بود فکر کنم
    اما مساله اینه که به محض ایجاد آزادی جنسی-که شاید هنوز در هیچ کجای این دنیا وجود نداشته باشد- کشش شهوانی هم اگر کامل از بین نرود تا حد یک وظیفه برای تولید مثل پایین میاد
    حداقل این اون چیزیه که من فکر میکنم. چون با ارزش ترین کارهای بشری همیشه دست نیافتنی ترین و -شاید-مخفیانه ترین کارها باشد
    در واقع تنها راه نجات میل زیبا و شیرین جنسی در دنیای بیخدا و بی مذهب، مخفی کردنش در پشت حصار قانون است
    ---
    آدرسی که در پرشین بلاگ بود به همین آدرس بلاگ من، برای من نیست. خیلی متاسف شدم که دیدم اولین نفری نیستم که این آدرس را انتخاب کرده (:

    پاسخحذف
  2. ببین عزیز این که پورنوگرافی انسان ها را به جای این که در آغوش هم بخواهد به در خود ماندگی جلق زدن مبتلا می کند حکمی ست که نشان دادن درستی اش به این سادگی ها نیست. درست بر خلاف این یکی حکم: در ورای تحمیل واژه های مبهم و تاریکی چون "عفاف" و "وقاحت" چیزی جز "استمناء بی پایان و عفاف ِ بی پایان و دور و تسلسل ِ بی پایان" در انتظار افراد جامعه نیست.
    من متوجه نمی شوم انگیزه ی جنسی در حالت غیر طبیعی و زیانبار یعنی چه. همین طور است به کثافت و لجن کشانیدن سکس. تابو بودن سکس را می فهمم و می توانم آن را در جامعه نشان دهم ولی این دومی را راستش نه.
    این که غریزه ستیزی متدینانه سوائق جنسی را سرکوب می کند می فهمم ولی از این که پورنوگرافی چگونه این کارکرد را پیدا می کند بی اطلاعم.
    به نظرم بین حکمی به وضوح اجتماعی که می شود به راحتی آن را در جامعه نشان داد و حکمی کاملا اخلاقی و انتزاعی باید فرقی گذاشت.

    پاسخحذف
  3. راستي نمي دانم چرا وبلاگ ات کمي در فايرفاکس به هم مي ريزد. خواهشا فکري به حال ما فايرفاکسيون هم بکن.

    پاسخحذف
  4. کلنگ عزیز!
    اونطور که "لارنس" ماجرا را دیده و من گزارش کردم، آثار پورنوگرافیک، رویکرد مثبت،طبیعی و اخلاقی به سکس ندارند.
    پورنوگرافی ها با تمام تنوع ِ اقسامشان معمولا تصویری منفی (باز هم از حیث اخلاقی) از سکس به نمایش می گذارند و موردهای "سکس گروهی" یا خصوصا "صحنه های تجاوز"، به نحوی برای مخاطبشان چندش آور نیز هستند و شاید مراد "لارنس" از "به لجن کشیدن سکس" نیز همین باشد.
    و اما اینکه پورنوگرافی به استمناء منجر می شود، حداقل در مورد مردان و زنانی که شریک جنسی ندارند واضح است و تمایل ِ شدید این دسته از افراد به آثار پورنو که نتیجه اش جز خود ارضائی نیست، انکار ناپذیر می نماید.
    "به خارش آوردن انگیزه های جنسی در حالت غیر طبیعی و زیانبار" هم دو معنی می تواند داشته باشد:
    1. تحریک این انگیزه ها برای فاقدان شریک جنسی به استمناء و اعتیاد به آن منجر می شود.
    2. اقسام خشن یا غیر اخلاقی پورنوگرافی، تمایلات طبیعی ِ جنسی را به راههای انحرافی و مضر می کشاند و یا سبب نوعی وازدگی و انزجار از سکس می گردد.
    فرو انداختن انسانها در وادی خود ارضائی و یا انزجار از سکس و چندش آور ساختن آن، به نوعی سرکوب ِ سوائق جنسی است.

    و اما چند مطلب هست که برای من هم سؤال شده:
    1. آیا تمایلات همجنس بازانه از نظر "لارنس" غیر طبیعی و یا غیر اخلاقی است؟
    2. واقعا چه ملاکی برای اخلاقی بودن یا نبودن یک میل جنسی وجود دارد (به جز Rape، که بنظرم موردش با بقیه تفاوت داره) و آیا این ملاک می تواند به نحو Objective و عینی تحصیل گردد آنچنانکه دیگران نیز بر آن توافق کنند؟
    3. آیا غالبی بودن و یا قدمت تاریخی یک میل می تواند آنرا طبیعی سازد؟ آیا همجنس بازی سابقه ی تاریخی ندارد؟! و آیا نادر بودن شقوقی از میل جنسی می تواند به معنی غیر طبیعی بودن آن باشد؟ بهرحال ملاک طبیعی بودن یا نبودن یک میل جنسی چیست؟
    پرسشهای دوم و سوم من، نزدیک است به همان جملات آخر تو در لزوم تمایز قائل شدن میان یک واقعیت اجتماعی و یک حکم اخلاقی.
    ( البته باید توجه کرد که بهرحال برای پورنوگرافی هم می توان آثار اجتماعی برشمرد و همانطور که گفتم "لارنس" هم از همین راه "پورنوگرافی" را به سکس ستیزی یا لجن مال کردن آن متهم می کند.)
    4. کلنگ عزیزم!
    راستش وقتی اثر Renoir رو گذاشتم اینجا با خودم فکر کردم که اگر این تصویر بجای نقاشی یک عکس بود، حتما اونموقع می گفتیم که پورنوگرافی هست و اما حالا که با رنگ و روغن خلق شده، اسمش رو "اثر هنری" گذاشتیم...
    ولی واقعا چه تفاوتی میان نقاشی و عکس ِ یک دختر برهنه هست؟
    مثلا شاید یک نفر بگه که عکس واقعی تر هست و حقیقتا تصویر کسی ست که وجود داشته و برهنه هم بوده و... و برای همین تحریک کننده تر هست. اما آیا واقعا چنین است؟
    یعنی اثرات زیانباری که "لارنس" برای عکس ِ پورنو برشمرده شامل این نقاشی نمیشه؟
    یعنی واقعا این نقاشی تحریک کننده نیست؟!
    ( و البته کارهای Picasso با این قبیل آثار، تفاوت زیادی داره و تمایزش با "عکس" قابل درک هست.)

    پاسخحذف
  5. کلنگ جان!
    در مورد مشکل فایر فاکسی ها با "مخلوق" دیگرانی هم جز تو این رو به من گفتند ولی من نمی دونم باید چیکار کنم یا صریحتر بگم:
    سوادش رو ندارم و بلد نیستم ):
    راستش خودم یه بار با فایر فاکس وبلاگم رو باز کردم و وحشت کردم... (:
    اگر کسی می داند به ما هم بگوید تا درستش کنیم.

    پاسخحذف
  6. این جا خیلی بحث تخصصیه و من نمی دونم چی بگم !!!

    پاسخحذف
  7. در باره خود ارضایی دختران بگویید
    درباره ختنه دختران . درد پاره شدن بکارت.
    HOSSEIN_VASTVISION[at]YAHOO[.]COM

    پاسخحذف
  8. پـورنـوگــــرافی و وقــاحــــت نگــــــاری نوشته ی : دی . اچ . لارنس برگردان : بهاءالدین خرمشاهی - PDF
    http://mypersianbooks.wordpress.com/2011/06/27/%d9%be%d9%80%d9%88%d8%b1%d9%86%d9%80%d9%88%da%af%d9%80%d9%80%d9%80%d9%80%d8%b1%d8%a7%d9%81%db%8c-%d9%88-%d9%88%d9%82%d9%80%d9%80%d8%a7%d8%ad%d9%80%d9%80%d9%80%d9%80%d8%aa-%d9%86%da%af%d9%80%d9%80/

    پاسخحذف