چهارشنبه، 10 اردیبهشت، 1382
يک چيزی میخوام بگم، که اگر مطرحش نکنم دچار عذاب وجدان میشم: هر کس با انديشههای "مصطفي ملکيان" آشنا باشه و وبلاگ من رو هم بخونه، بخوبی میفهمه که من تا چه حد تحت تاثير انديشههای اين متفکر نسبتا گمنام کشورمون هستم. اصل آشنائی و علاقمندی من به فلسفه، با مطالعه آثار اون شروع شد. البته از ملکيان به خاطر وسواس بيش از حد خودش، هيچ اثر مکتوبی منتشر نشده (بجز يکی: راهی به رهائی، نشر نگاه معاصر). انديشهها و آثارش بيشتر در قالب جزوات در ميان علاقمندان به اين مباحث دست به دست میشه. آشنائی با اين آدم زندگی من رو "زير و رو" کرد! مطالعات و تحقيقات اين آدم سير نجومی داره. انسانی شريف با نگاهی فوقالعاده نافذ (کسانی که از نزديک با اون حشر و نشر دارن، خوب میفهمن که من چی میگم). ملکيان کسی هست که بر سر احقاق حق از يک دانشجو، از دوره دکتری انصراف میده. اما الان دهها پاياننامه دکتری با هدايت و نظارت او به مرحله دفاع میرسه. الان در ميان روشنفکران وطنی به نظر من حرف اول رو میزنه. اگر خواستيد درباره "ملکیان" بيشتر بشنويد و با برخی آثار و تفکراتش آشنا بشيد، میتونيد در نمايشگاه کتاب امسال، سری به غرفه نشر "نگاه معاصر" بزنيد.