با یک خانم برازندهی ایتالیایی در کافهای گپ میزدم. گفت در کودکیاش تصویرهای شهبانو برایش حکم قصههای پریان را داشت. هنگام گفتن این جمله هم حتی لبخند زیبایی بر لبش آمد و گل از گلش به یاد خاطرات خردسالی شکفت. من در مستندها دیده بودم کسی از هممیهنان چنین چیزی بگوید ولی بار نخست بود که از یک اروپایی چنین چیزی را میشنیدم. خب گفتن ندارد که زیبا و زشت در سیاست فقط زیبا و زشت نیست بلکه یک جهان معنی و گونهای زیست جمعی با خود دارد. گرچه هیچ گزینگویهای نیست که ناگزیر از سادهسازی باشد، ولی میتوان بهدرستی گفت که «آنان زیبا بودند و اینان زشتند». جهان ایرانی آن زمان زیبا بود و اکنون زشت است. بازنُمایی و پنداشت جهانیان هم از ما در آن دوران زیبا بود و اکنون زشت است. مشکل چه بود؟ تصور ایرانی از خودش (و در نتیجه تصویری که از خود و کشورش به دیگران نشان میداد) در آن دوران فرسنگها با واقعیت فاصله داشت.
پسنوشت:
«رویهمرفته» و پسوند «تر» و غیره را خودتان هر جا خواستید به متن بیفزایید. خلاصه پسندیدگی و امر پسندیده را در سیاست هرگز نباید دست کم گرفت. اینجور هم میتوان گفت که «آنان پسندیده بودند و اینان ناپسندند».