گاهی گرچه دیر اما پیش از اینکه خیلی دیر شود، گذارم به برخی جاها میافتد و خاطراتی از آن برایم به یادگار میماند، در حالی که امرِ خاطرهآفرین خود دیگر وجود ندارد.کتابفروشیِ نشرِ ویستار را درست زمانی کشف کردم که درونِ آن بحث بود بر سرِ غرضِ سوءِ مالکِ سابق و امکانِ از دست دادنِ مِلک. کتابِ مکالماتِ اکبرِ رادی و دو عدد دیویدی (Enigma و Era) خاطراتِ فراموشناشدنیِ من از ویستاری ست که اکنون تنها خرابهای از آن در خیابانِ کریمخان باقی مانده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر