۱۳۹۰ بهمن ۲۴, دوشنبه

دو شیوه‌ی خواب‌نگاری

تجربه‌ی من چنین می‌گوید که اگر خواب را همان‌روز بنویسید جزییاتِ بسیار زیادی را به‌یاد دارید و چند ماه سپس‌تر که آنرا بازخوانی کنید شگفت‌زده می‌شوید از آنچه در رویا/کابوس دیده‌اید و از اینهمه نکته‌های تصویری/گفتاریِ ریز و درشت که به‌قلم آورده‌اید. اما اگر خواب را چند هفته دیرتر بنویسید شاید بسیار جزییات از ذهنِ‌تان رفته باشد. با اینهمه، یک احساسِ کلی و یک دیدِ فرادستانه نسبت به تجربه‌ی خواب پیدا کرده‌اید که در نگارشِ آن بسیار اثرگذار است! به‌گمانِ من نگارشِ بی‌درنگِ خواب چون زیرِ نفوذِ اثرِ احساسی/ذهنیِ خواب بر ما قرار دارد، چندان نمی‌تواند از تجربه‌ی از-سر-گذارنده‌شده فراتر برود اما فاصله‌ی زمانیِ چشم‌گیر میانِ خواب و نگارشِ آن این برتری را دارد که دیدِ کل‌نگرانه/درجه‌ی دوم/از بالا به نگارنده می‌دهد؛ در این‌زمان شما دیگر از تاثراتِ آنیِ خواب فارغ شده‌اید پس می‌توانید آن حسِ ته‌نشین‌شده و آن جوهره‌ی به‌جامانده از تجربه در درونِ خودتان را به روی کاغذ بیاورید. گرچه خودِ من در نهایت روشِ نخست را برتری می‌دهم چرا که به جزییاتِ آن کاخِ باشکوهِ سورئالِ خواب‌های‌م در حدِ مرگ مشتاق و دلبسته‌ام!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر