- محمد در خطاب به یهودیانِ بنیقریظه: «یا إِخوانَ القِرَدَة...»
شما میپذیرید که یک مدعیِ پیامبری تا بدینپایه بد زبان و زشتگو باشد؟ گیرم علی شنید که آنان محمد را در محفلِ خود ریشخند میکنند، آیا باید انتقام بگیرد و مقابله بهمثل کند؟ جالب آنکه روحیاتش بسیار به موسی مانند است؛ همانقدر کینهتوز و تندخو... این میان گویا تنها مسیح است که در محاسباتِ تاریخ بهخطا راه گم کرد و سر از بیتالمقدس در آورد... عیسی ناصری در معنای دقیق و کلاسیک هرگز یک پیامبرِ (خدای؟) سامی نبوده است.
- نخستین بانگِ تبهکاری برای تشویقِ مسلمانان به جنایت و کشتار: فأمر رسول الله مُؤَذِّناً فأَذَّنَ فی الناس: «مَن کانَ سَامِعاً مُطیعاً فَلَا یُصَلّّیَنَّ العَصرَ إلاَّ بِبَنی قُرَیظَةَ»
(پس رسولِ خدا به یکی از اذانگویان دستور داد که در میانِ مردم اینگونه وقتِ نماز را اعلام کند: «هر آنکس که شنوا و فرمانبُردار است، نمازِ عصر را نمیخواد مگر در قبیلهی بنیقریظه»)
- بهتصریحِ سیرهی ابنِ هشام، شُمارِ کشتههای بنیقریظه بینِ ششصد تا نهصد تن بوده است... دست مریزاد به پیامبرِ رحمت! چه زیرکانه نسلکُشی کرد و بارِ سنگینِ گناهِ آنرا هم بر گردهی سعد بن معاذ (داورِ بیاختیارِ این بازیِ خونین) انداخت.
- سیرهی ابنِ هشام (یا همان کتابِ معروفِ «سیرة النبویة») آنگونه نبود که گمان میکردم... بهروشنی با پیشداوری و جانبداری نگاشته شده است... پُر است از قصههای پریان و نگاهِ رازآلود به زندگیِ محمد بن عبدالله... هنگامی که من این چهار جلد را برگخوانی میکنم/ورق میزنم در برابرِ دیدگانِ خود یک تاریخِ قدسی میبینم و بس! در فلان سال همهی مردمِ مدینه بیمار شدند اما خدا پیامبرش را از ابتلا به بیماری حفظ کرد... خب این میشود نگاهِ آسمانی به رخدادهای زمینی... ذهنِ من میگوید لابد محمد خیلی مراقبِ سلامتیِ خودش بوده که بیمار نشده است... شاید هم چشمداشتِ من از این اثرِ تاریخی گزاف و بیجا بوده است... آیا بهراستی یک کافرکیش یا دستِکم یک یهودی یا نصرانی در تاریخِ صدرِ اسلام نداریم که از بدِ روزگار همعصرِ محمد بوده باشد و فراز و فرودِ زندگانیِ او را ثبت کرده باشد؟ آیا مورخی در آن روزگار نبوده که نه با دیدِ سکولارِ امروزی اما دستِکم ازدیدگاهی واقعی و زمینی (نه خیالی و آسمانی) رخدادهای آن دوران را نگاشته باشد؟ نیست؟ کسی میداند آیا پژوهشی در این باب صورت گرفته است یا نه؟
Reza:
پاسخحذفسیرت رسول الله اثر محمد بن اسحاق مشهور به سیره ابن اسحاق
رضا جان! سیرهی ابنِ هشام، شرح و توضیحِ همین کتابِ ابنِ اسحاق است.
حذفاحتمالش کم است که کتابی همزمان با حیات ِ محمد نگاشته شده باشد. شاید در زمان ِ زندگی اش کسی نمی توانسته حدس بزند بعدا آیینش مثل ِ سرطان همه جا را می گیرد، ضمن ِ آنکه اعراب بعدها تاریخ نویسی را یاد می گیرند. «الواقدی» یکی از مورخان ِ نسبتا نزدیک به روزگار ِ اوست (با فاصله ی ِ دویست ساله). تاریخ او و کتاب المغازی اش فکر می کنم به فارسی ترجمه شده.
پاسخحذفاین رو بخون:
پاسخحذفhttp://news.gooya.com/politics/archives/2013/02/154838.php
نگرش های انتقادی جدیدی وجود دارن که می گن، اسلام یک آیین ایرانی سوری و منبعث از مسیحیت، یعنی یک فرقه وحدانی مسیحی بوده است. جعل وجود محمد در سال های بعد اتفاق می افتد. این البته نگرشی است که در بین اسلام شناسان آلمانی پرسابقه است. خودت پیدایشان می کنی.
افسانه بنی قریظه داستانی جعلی بر اساس افسانه یهودی ماسادا !افسانه بنی قریظه یا ماسادا ؟!!
پاسخحذفhttp://www.shahaab.blogfa.com/post-64.aspx
نوشته در باره ی زندگی محمد و دوران او بسیار اندک اند. اما اخیرا تحقیقات بسیار خوبی در باره ی آن اندک نوشته ها چاپ شده اند. در مورد پرسش شما کتابی است بنام:The Quest for the Historical Muhammad به ویستار (اسم مستعار) Ibn Warraq. مهم نیست که او چه کسی است و چه کار می کند. در این کتاب منابع بسیار مهمی گردآوری شده اند.همچنین نوشته های پتریشیا کرون و مایکل کوک و ج ر هاوتینق بینظیر اندو با ارزش. موفق باشید. م انوشه
حذفاز دیوانه بازی های فیس بوکی و دعواهای بی پایان خسته شده بودم. همین سر زدن های گاه و بیگاه وبلاگی بهتر است
پاسخحذف