در نامهنگاری با غربیها و از جمله اساتید خارجی باید لب مطلب و اصل خواسته را خلاصه و روشن بگوئید و تمام! بدبختانه ویژگی معلمانهی توضیح واضحات و زیادهگویی غیرضروری خستهکننده (همان إطناب مُمل) از قدیم الایام در خلقیات من رسوخ کرده (تحصیل در آن جزیرهی متروک دانش هم بیتاثیر نبود) و تا هنوز که هنوز است نتوانستهام از آن رهایی یابم. به این بیفزایید ویژگی نکبتبار تعارفات و تصحیحات و تشریفات ایرانیمآبانه را که برای آنان چندان درکپذیر یا حتی معقول نیست. حال اگر رگههایی از خودکاوی، خودزنی، تحقیر نفس و بیباوری به خویشتن را نیز به آن گُل و سبزهی پیشین افزون کنیم چه بوستانی خواهد شد! مجموعهی این عادات ویرانگر، یک نامهنویسی ساده را برای من بدل به وسواسی چندین ساعته با فرآوردههایی عجیب کرده است. راه نجاتی هم گویا متصور نیست مگر تمرین مرگبار بر ترک چیزهایی که با ذهن و ضمیر آدم عجین شده است.
نگرانش نباش کم کم عادت میکنی و به مرور زمان کمتر و کمتری میبره.
پاسخحذف