پنجشنبه، 15 آبان، 1382
"زندگی مشترک" از اون مقولاتی است که وجودم را به لرزه در مياره! وقتی فکرش رو میکنم که بالاخره يک روز بايد يه همسفر برای زندگیام انتخاب کنم، دلهره عجيبی بدنم رو مورمور میکنه. خصوصا که در اطراف خودم تجربههای موفقی از اين نحوه زندگی نمیبينم.
از ديدی "خودمدارانه" هميشه با خودم میگفتم که: چرا بايد زندگیام را با ديگری شريک شوم؟
اين سوال، البته يک جواب نسبتا مقبولی داره: تو تشنهای و برای همين بايد سيراب شوی!!! اما اگر دليلش فقط همين باشه، من نيازی به زندگی مشترک نمیبينم. چون بهراحتی میتوان به کسانی که شغلشان سيراب کردن تشنگان است، مراجعه کرد! مگر اينکه پای مقوله ديگری به ميان بيايد: "عشق".
گويا اين "عشق" هم متاسفانه از آن دامهائی است که تا کسی گرفتارش نشود، نخواهد فهميد که دقيقا چه چيزی است. اما يک چيز مسلم است: اين حالت [عاشق شدن] مانع از آن میشود که برای رفع تشنگی به سراغ ديگران برويم. خوب! اينجا مهمترين مساله برای من اينه: اين "عشق" چه چيزهائی به من میدهد، که آنها را نداشته باشم و چه چيزهائی را از من میگيرد؟ اگر پاسخ اين سوال معلوم شود، آنوقت روشن میشود که: آيا عاشق شدن، به زحمات و محدوديتهای آن میارزد يا نه؟
از اين مساله [ازدواج] که بگذريم، من نه تنها دليلی قانعکننده برای "توليد نسل" نمیبينم، بلکه از لحاظ اخلاقی ما هيچ مجوزی نداريم که بخواهيم کس ديگری را به اين دنيای پر از شر، سختی و درد و رنج وارد کنيم. شايد هيچ جنايتی بزرگتر از اين نباشد!!! به ياد بياوريم که "ابوالعلاء معری" بر روی سنگ قبر خود نوشت: " هذا ما جنی علی أبی و أنا لا جنيت علی أحد. " او ورود ناخواستهی خود به اين دنيای گنگ و نحس را بزرگترين جنايت پدرش میدانست و بههمين دليل، خودش تا آخر عمر ازدواج نکرد تا جنايتی چونين بیرحمانه در حق ديگری مرتکب نشود. البته برای ما که در اين دوران زندگی میکنيم، اين شانس بوجود آمده که بدون آنکه نيازی باشد تا خود را از "رفع تشنگی" محروم کنيم، بهراحتی بتوان از اين جنايت جلوگيری کرد.
نويسنده:
پاسخحذفسه شنبه، 2 دى 1382، ساعت 17:29
salam be maa ham sar bezanin
E-mail: vahidiaz@ce.sharif.edu
URL: madamkoori.persianblog.com
[حذف]
نويسنده: زهرخند
يكشنبه، 18 آبان 1382، ساعت 20:22
عشق شدن است امیر جان... شدن ... پس دنبال این نباش که ببینی صرف می کنه یا نه... این مثل اینه که بخوای ببینی به دنیا اومدن صرف میکنه یا نه...:)
E-mail: وارد نشده است
URL: ostorlab.persianblog.com
[حذف]
نويسنده: ني لبك
يكشنبه، 18 آبان 1382، ساعت 10:47
وبلاگم همين حالا از بين رفن .آدرس جديد:http://neylabak1.persianblog.com
E-mail: neylabak2001@yahoo.com
URL: http://http://neylabak.persianblog.com
[حذف]
نويسنده: ني لبك
شنبه، 17 آبان 1382، ساعت 19:16
راجع به دلايل کليشه ای که نوشتی بله حق با شماست و آنها دلايل احمقانه ای برای ازدواج هستند (ضمن اينکه ازدواج تنها شکل ارتباط دو نفر نيست!).اما راجع به عشق بايد بگويم حس را با چرتکه ذهن سنجيدن نتيجه اش زياد جالب نخواهد بود؛شايد بانيان ازدواج و تراشندگان اين استدلات سخيف برای ارتباطات انسانی نيز از همين چرتکه اندازیها استفاده کرده اند...ولی بهرحال نميشود برای همه تعيين تکليف کرد؛يکی قالب ازدواج را امن ميداند و میپسنددو ديگری رابطه آزاد را و ديگري هرج ومرج در روابط را..هيچکس محکوم نيست و قابل سرزنش.
E-mail: neylabak2001@yahoo.com
URL: http://http://neylabak.persianblog.com
[حذف]
نويسنده: علی اصغر
شنبه، 17 آبان 1382، ساعت 12:18
سلام امير...خوبی...در دنيای امروز پارمترهای هميشگی زندگی(مثلا ازدواج)رو به سوی ابتذال ميرود...اصلا زندگی عجين شده از کارهای بيمعنا ..تقليدی...موروثی....زندگی ما علتی است نه دليلی ...فرار ااز اين زندگی مسخره غير ممکنه.. زمانه از ما گله ميخواد...ما ابزار برای پيشبرداراده خدايان هستيم...انسان تکروطعمه گرگ ميشه...عشق...ميلجنسي و...تنها برای گسترش شروتکثير ان ورسيدن به وضعيتي درد ناک که در ان خدايان رو بفهميم هست....زندگی من وتو فقط يک ابزار هست..چه داروينی..وچه انتولوژيک ...در هرصورتاينو اضافه بکنم کهدر اين هستی برای زندگی کردن راههای زيادی هست با اين شرط که خودمان باشيم..نه برای ديگران..........به من ميل بزن....تا بعد...
E-mail: aavalaei@yahoo.com
URL: وارد نشده است
[حذف]
نويسنده: اهورا اشون
جمعه، 16 آبان 1382، ساعت 14:15
دو تا هيجده تا !!!
E-mail: ahurashavan@bimax.org
URL: myth.persianblog.com
[حذف]
نويسنده: آره
پنجشنبه، 15 آبان 1382، ساعت 21:41
سلام. ازدواج چيزهایی داره كه با تفكر مجرد نمیشه بهشون رسید. تجربه است. شما هر چه به مزهی فلان میوه كه نخوردهای فكر كنی میتونی به نتیجهای برسی؟ توصیفش هم راحت نیست. یك تلاش دائم است كه لحظات شیرینش آدم خوشبخت رو متقاعد نگه میداره كه ادامهاش بده. آدم بدبخت هم كلاهش البته پس معركه است. البته همهی حرفهایی هم كه میگی كم و بیش درست. اما.... اهمیت تجربه رو فراموش نكن. حالا این همه منبر رفتم كه بعد بیننده گدایی كنم. دوست داشتی سری هم به وبلاگ من بزن تا عقدهی بیمراجع بودن خفهام نكنه.
E-mail: arebale@yahoo.com
URL: arebale.persianblog.com
[حذف]
نويسنده: اهورا اشون
پنجشنبه، 15 آبان 1382، ساعت 19:26
درود: چی بگم؟ تا پيش نياد، نميشه فهميدش ... البته میتونی چند سالی صبر کنی تا اگه مورد پسند دخترم بودی، يه چرتی روی پروندهات بزنم! ... آخه اسم دختر من سوفيا است!!! (ديدي چقدر همفکريم؟!!!)
E-mail: وارد نشده است
URL: myth.persianblog.com
[حذف]
نويسنده: حامد(پرسپولیس زلزله)
پنجشنبه، 15 آبان 1382، ساعت 18:12
سلام خوبی عزيزم وبلگ خوبی داری به ما هم سر بزن منتظر قدم قرمزشما(همون سبز) هستيم مقتی ابديت ميکنيد خبر بديد خبرهای داغ فوتبال ايران بابا بيا ديگه چـــــــــــــــــــــــــــاکــــــــــــــــــــــــريم باي منتظرم
E-mail: hamed@kharg.net
URL: http://www.perespolismylove.persianblog.com/
[حذف]