۱۳۸۷ خرداد ۱۴, سه‌شنبه

شیخ صنعان

خمینی با تمامِ جنایت‌ها، دروغ‌ها و فریب‌هایش برای بسیاری از مردمِ این کشور یک پیشوای تمام‌عیار بود. او بدونِ شک سیاست‌مداری زبردست و یکی از چهره‌های تاریخ‌سازِ جهانِ معاصرِ ما است. مطلق‌گراییِ عرفانی، قشرگراییِ فقهی، استدلال‌تراشیِ فلسفی به‌همراهِ فریب‌کاریِ هزار و چهارصد ساله، همگی در شخصیتِ آیت‌الله خمینی دست به دستِ هم دادند و یک پیشوا به قامتِ ناموزونِ ملتِ ایران آفریدند.
آیا خمینی چیزی جز نماد و نماینده‌ی نگاهِ ایرانیان به دین بود؟ دینِ حیات‌بخش، دینِ سیاسی، دینِ دنیا و آخرت. وانگهی ظهور خمینی در نهایت و ناگریز به مرگِ اسلام‌خواهی انجامید. مردم به چشم دیدند که این دین جانِ دنیویِ آنان را می‌ستاند تا در عوض حیاتِ اخروی نصیبِ‌شان سازد و تنها به این معنی «حیات‌بخش» است.
با مرگِ خمینی دیگر هیچ‌یک از رهبرانِ جمهوریِ اسلامی، اقتدار دینی - سیاسی و نفوذِ هولناکِ او را برای خویش در خواب نیز نخواهند دید. مرگِ خمینی، مرگِ قداستِ دین و رهبریِ دینی بود که ویژگیِ قدرت‌مداریِ آن بیش از هر زمان آفتابی شده بود. آنان که باقی مانده‌اند جز مشتی کوتوله نیستند که هر ساله بر گورِ کالیگولا اشک می‌ریزند.

۲ نظر:

  1. کالیگولا فیلسوف منش و پر از بزرگی بود، مقایسه اش با خمینی ستم غیر قابل چشم پوشی ای است به او!

    پاسخحذف
  2. منظورم اشتراک از جهتِ نیرنگ، سرکوب‌گری و خشونت‌ورزی نسبت به مخالفان بود! وانگهی نیک می‌دانم در کالیگولا چیزی ست که تو را به ستایش او با لقبِ «پر از بزرگی» وامی‌دارد. شاید شامه‌یِ من بگوید که این ویژگی تیزبینی او در جنگ، جنگاوری و کشورداری باشد؛ گونه‌ای «ابهتِ مقتدرانه» که همیشه برایِ تو ستودنی ست.

    پاسخحذف