خیلی هم عالی! خیلی هم صریح! خیلی هم روشن! صادق زیباکلام در پایان این گفتگو تنها وظیفهی خود را حراست از نظام میداند، آنهم فقط به این دلیل که نظام قبلی را سرنگون کرده و از انقلابیگری پشیمان است. قرار است قدم به قدم جلو برویم. این جمله هم بینظیر است: «این نظام اگر سقوط کند، لیبرالیسمی که تک تک یاختههام بهش پایبنده، پنجاه سال میرود عقب!» و پیشبینیشان این است که از عربستان هم بدتر میشویم. عقل ایشان میگوید این نظامی که همهی شاخصهای حقوق بشرش در حد بقر هم نیست باید بماند تا زیباکلام مطالبات لیبرالش محقق شود. کِی؟ در آینده. بعد چه میگوید؟ دقیقاً همین آینده را نفی میکند. «بعد نمیدانم چه میشود. ولی این نظام باید بماند». چگونه این خواستهای یکسره متضاد با ایدئولوژی و رفتار نظام پا به جهان واقع خواهد گذاشت؟ هیچ پاسخی نمیدهد. حتی به خودش زحمت هم نمیدهد که بازنگری کند و ببیند آیا ما از ۱۳۷۶ تا الان «قدم به قدم» جلو آمدهایم یا عقب رفتهایم؟ یک کلمه هم از تخریب زیستمحیطی کشور با طرحهای آخوندی و کلاهبردارانهی توسعه در این چهل سال سخنی نمیگوید و یک کلمه از مصیبت سوریه و لجنزار «مدافعان حرم» و «سردار عارف» حرف نمیزند. مهم این است که «قدم به قدم» کشور بهسوی نیستی برود. این هم از لیبرال نسل انقلابی!
پسنوشت:
برعکس، هر چه که این رژیم زودتر از هم فرو بپاشد میتوان به آیندهی ایران امیدوارتر بود. بهسبک زیباکلام اتفاقاً باید گفت که اگر این نظام بماند، تا پنجاه سال دیگر هیچ لیبرالیسمی از دلش بیرون نمیآید چرا که دیگر ایران کنونی توان بقاء حیات نخواهد داشت. این را از یاختههای زیباکلام هم که بپرسیم تایید میکند!