پنجشنبه، 1 خرداد، 1382
"پل فايرابند" (.Feyerabend, P) و "تامس کوهن" (.Kuhn, T) دو "فيلسوف علم" مخالف عقلگرائی و سيانتيزم (علمزدگی) هستن. نظرات خيلی جالبی هم دارن. در نظر "کوهن"، تاريخ علم نشاندهنده حذفهای انقلابی و ادواری برداشتهای قبلی در باب واقعيت است، نه تراکم تدريجی و منظم معرفت. لذا او با اين تصور که علم ذاتا نوعی تراکم منظم معرفت است، کاملا مخالف میباشد [و اگر با ديد امثال او به نظرياتی مانند "قبض و بسط تئوريک شريعت" بنگريد، خواهيد ديد که نظريه "تکامل معرفت دينی" نه تنها قابل دفاع نيست بلکه از اساس و مبنا ويران است. چون اگر "هويت جمعی و جاری علم" انکار شود، آنگاه هيچ اشکالی ندارد که "معرفت دينی" به نتائجی کاملا مغاير با "معارف بشری" دست يابد!].
بنظر میآيد "کوهن" منکر آنست که مستقل از نظريات علمی، چيزی بهعنوان جهان واقعی وجود داشته باشد (انکار رئاليزم وجودشناختی). البته، حتی اگر نظر او در باب "ساختار انقلابهای علمی" صحيح باشد، مقصود او را به اثبات نمیرساند. ايضا "فايرابند" با اين تصور که يک "روش علمی" منحصر به فرد عقلانی وجود دارد، مخالفت ورزيد. او کوشيد نشان دهد که "تاريخ علم" نه از يک روش عقلانی واحد، بلکه از مجموعههائی از تلاشهای فرصتطلبانه، نامنظم، نااميدانه و گاه حتی فريبکارانه برای کنار آمدن با مسائل اوليه پرده برمیدارد. اينکه "فايرابند" به بازشناسی تنوع روشهای مورد استفاده در تاريخ علم پرداخته، قابل قبول میباشد. اما اينکه هيچ ضابطه عقلانی بر يک "پژوهش علمی" حاکم نيست، بيشتر به يک شوخی شبيه است تا سخنی قابل قبول. بگذريم که به اعتقاد برخی، اصل گزارش او از "تاريخ علم" غيرواقعبينانه و افراطی میباشد.
بنظر میآيد "کوهن" منکر آنست که مستقل از نظريات علمی، چيزی بهعنوان جهان واقعی وجود داشته باشد (انکار رئاليزم وجودشناختی). البته، حتی اگر نظر او در باب "ساختار انقلابهای علمی" صحيح باشد، مقصود او را به اثبات نمیرساند. ايضا "فايرابند" با اين تصور که يک "روش علمی" منحصر به فرد عقلانی وجود دارد، مخالفت ورزيد. او کوشيد نشان دهد که "تاريخ علم" نه از يک روش عقلانی واحد، بلکه از مجموعههائی از تلاشهای فرصتطلبانه، نامنظم، نااميدانه و گاه حتی فريبکارانه برای کنار آمدن با مسائل اوليه پرده برمیدارد. اينکه "فايرابند" به بازشناسی تنوع روشهای مورد استفاده در تاريخ علم پرداخته، قابل قبول میباشد. اما اينکه هيچ ضابطه عقلانی بر يک "پژوهش علمی" حاکم نيست، بيشتر به يک شوخی شبيه است تا سخنی قابل قبول. بگذريم که به اعتقاد برخی، اصل گزارش او از "تاريخ علم" غيرواقعبينانه و افراطی میباشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر