۱۳۹۲ شهریور ۹, شنبه

Rest in peace

کسی را که دارد جان می‌دهد نباید صدا زد، نباید بلند بلند اسم‌ش را هوار کشید، با شنیدن پیاپی نام خودش و ناتوانی‌اش از پاسخ‌دادن زجر می‌کشد، اذیت می‌شود، فکر می‌کند اتفاق بدی افتاده است و بُهت‌ش بیش‌تر و بدتر می‌شود، باید فقط قربان‌صدقه‌ا‌ش رفت. باید نوازشش کرد، آرام به صورت‌ش دست کشید، سرش را در آغوش گرفت و اجازه داد که واپسین آنات زندگی‌ا‌ش را در آرامش سپری کند. هر چه فکر می‌کنم می‌بینم ندا خیلی گناه داشت، آنهمه فریاد که «ندا بمون!». آن ثانیه‌های طلایی با این ضجه‌ها چقدر برای‌ش دشوار گذشته است. کاش کسی پیدا می‌شد و از وحشت مرگ‌ش می‌کاست. در این لحظه‌های آخر فقط باید گفت «طوری نیست عزیزم! خوب می‌شی، خوبِ خوب».

۱ نظر: