۱۳۸۴ خرداد ۱۵, یکشنبه

تقريبا يک سالی هست که با هم آشنا شديم، پسری دوست‌داشتنی با مطالعات خوب و ذهن فلسفی نسبتا قوی.
نامزد داشت، يعنی هنوز هم داره. برام تعريف کرده بود که قبل از نامزديش، چقدر رابطه با دخترهای مختلف داشته و اينکه از وقتی نامزد کرده ديگه احساس تعهد می‌کنه و نمی‌تونه به خودش اجازه بده که مثل سابق، با بقيه هم رابطه داشته باشه... می‌گفت: " من دخترهای زيبا و خوش‌اندام زيادی رو امتحان کردم ولی خانمم رو بخاطر ويژگی‌های شخصيتی و اخلاقيش برای زندگی انتخاب کردم والا جذابيت‌های ظاهری اون دخترها رو نداره." راست هم می‌گفت، چون من عکس خانمش رو ديده بودم.
تا اينجای کار هيچ اشکالی نداره... تا اينکه چند روز پيش مشخص شد سه تا دختر تو شهرستانشون داره که سالهاست با هم رفيقن و حتی بعد از نامزديش هم رابطش رو با اونها ادامه داده و جالب اينکه نه اونها می‌دونن که اين آدم نامزد داره و نه اون دختر طفلک که با خيال خوش تو تهران نشسته، خبر داره که نامزدش چه کارها که نمی‌کنه! البته موقع نامزدی به خانمش گفته بود که با دخترهای زيادی ارتباط داشته اما قول هم داده بود که پس از نامزدی، فقط برای همديگه باشن. می‌دونيد وقتی بهش ايراد گرفتم چه جوابی داد؟ گفت: «... من نظرم عوض شده و اشکالی نمی‌بينم که در کنار خانمم با بقيه هم رابطه داشته باشم. من اصلا اون دختر رو بخاطر ويژگی‌های شخصيتی و اخلاقيش انتخاب کردم ...» چه توجيه مضحکی! چون به هر دليلی، بالاخره انتخاب کرده بود و بايد به تعهدات ناشی از اين انتخاب پايبند می‌بود.
دلم به حال خانمش می‌سوزه. خودش معتقد هست که "مريض جنسی"يه ولی به‌نظر من، "جنون جنسی" براش برازنده‌تر هست. اونوقت اين بچه ادعای روشنفکری و التزام به "اخلاق منهای دين"اش، گوش فلک رو هم کر نموده است.
نگاه غير انسانی و ابزاری به جنس زن، غير اخلاقی زيستن و عدم پايبندی به تعهدات زندگی مشترک، هيچ اختصاصی به قشر سنتی و مذهبی جامعه ی ما نداره که مثلا در کنار همسرانشان، صيغه های پنهانی هم دارند بلکه قشر غير مذهبی جامعه هم با تمام ادعاهای جذابی که دارند عملا همون کار رو می کنن منتها با عناوين ديگری. البته در هر دو قشر هم آدم حسابی با تعهدات اخلاقی ميشه پيدا کرد.
می دونيد! ادعای روشنفکری کردن و زياد کتاب خوندن، از هيچکس يک " انسان اخلاقی " نساخته و نخواهد ساخت. آدمهايی که دائم در حال آناليز و تحليل اطرافيانشون هستند معمولا از خودشون غافل ميشن، اين دوست من هم از جمله ی همين افراد است و خودم هم تا حد زيادی همينطورم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر