اين دختر ، به من (با تمام ادعاهائی که داشتم) فهموند که اگر به باورهائی که داری عمل نکنی، اون باورها دوزار ارزش ندارن و بايد بذاری دم کوزه آبش رو بخوری!
من عملا تبديل شده بودم به يک "ملحد مذهبی"!!! يعنی کاملا باورهای مذهبی و سنتی رو کنار گذاشته بودم ولی در عمل، دقيقا مثل کسانی زندگی میکردم که اصلا شيوهی زندگیشون رو قبول نداشتم. سوفيا باعث شد که من بتونم تا حد زيادی از اين تناقض بيرون بيام و بهمين خاطر واقعا ازش ممنونم.
اونوقت برگشته با يک حالت ناباورانهای از من میپرسه: «... من چه تاثيری توی زندگی تو داشتم؟» هه! خوب چه تاثيری مهمتر از اينکه من رو از يک ناسازگاری بزرگ درآوردی؟! میشه گفت يه جورائی زندگی من زير و رو شده، ديگه اين "تاثير گذاشتن" نباشه پس چی هست؟!!
راستی سوفی! نگفتی آخرش کی میری هلند؟
من عملا تبديل شده بودم به يک "ملحد مذهبی"!!! يعنی کاملا باورهای مذهبی و سنتی رو کنار گذاشته بودم ولی در عمل، دقيقا مثل کسانی زندگی میکردم که اصلا شيوهی زندگیشون رو قبول نداشتم. سوفيا باعث شد که من بتونم تا حد زيادی از اين تناقض بيرون بيام و بهمين خاطر واقعا ازش ممنونم.
اونوقت برگشته با يک حالت ناباورانهای از من میپرسه: «... من چه تاثيری توی زندگی تو داشتم؟» هه! خوب چه تاثيری مهمتر از اينکه من رو از يک ناسازگاری بزرگ درآوردی؟! میشه گفت يه جورائی زندگی من زير و رو شده، ديگه اين "تاثير گذاشتن" نباشه پس چی هست؟!!
راستی سوفی! نگفتی آخرش کی میری هلند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر