در مورد ۱۳ اسفند ۱۳۸۲:
هراس از مرگ وجودم را به زار زدن واداشت... اندکی مرگ را تجربه کردم.
دستهايم به هم مچاله شده بود، صدای نفسهايم تا عمق هستیام نفوذ میکرد و شنيده میشد.
نفس نفس زدن روحم را شنيدم که در حال عشقبازی با مرگ بود.
اما همهی اينها بيش از لاسزدنی با آن نبود... و من هنوز زندهام!
لاس زدن با مرگ...لاس زدن با مرگ.حرفم رو نمی زنم.
پاسخحذفDie to temporal and you will become timeless....
پاسخحذفso , what was happen ?
پاسخحذف