۱۳۸۴ مهر ۴, دوشنبه

هدیه

ازت ممنونم!
تازه امشب فهمیدم که چرا اون دفعه ازم پرسیدی: آپارتمانت دربون داره یا نه؟
تو قشنگ‌ترین هدیه رو برام فرستادی: مهربونی‌تو
این زیباترین تولدی بود که یک "مرده" تابحال داشته.
ناز صدات و زلالی وجودت در لابلای جمله‌هائی که برام نوشته بودی، موج می‌زد.
امشب گریه کردم...
گریه کردم بخاطر اینهمه مهربونی که تو نثار مرده‌ای مثل من کردی...
گریه کردم بخاطر صدای آشنا و دل‌انگیز تو که دائم توی گوش‌هام جملاتت رو زمزمه می‌کنه:

تازیانه ام بزن
بیهودگی برهنه های تنم

خواهش خاک

و

عطش آسمان
می گ س ل ام

با ضرب تازیانه ات

برهنه

قدیس
خواهم شد

۴ نظر:

  1. با عرض تاسف من نميتونم اينجوري بنويسم و خوب نظري هم ندارم . ولي خيلي تولدت رو تبريک
    ميگم . مراقب خودتون باشيد قربان .

    پاسخحذف
  2. راستي بالاخره آپارتمانت دربون داره با نه ؟!!
    اگه داره سلام برسون ...

    پاسخحذف
  3. برای مانیفست:
    خوشگل!
    این جمله های آخر که بصورت italyc نوشته شده و تاسف خوردی که نمی تونی مثلش بنویسی، مال من نیست...
    این جمله ها مال همون کسی هست که این یادداشت رو خطاب بهش نوشتم.
    افتاد الان؟

    پاسخحذف