از آنجا که نزدیک به یک ماه از زمانِ نگارشِ این کامنت برای یک خبرِ رادیو زمانه (اظهاراتِ پدرِ عشا مؤمنی در تاییدِ مجرم بودنِ دخترش) میگذرد و با وجودِ بیاهمیتیِ محتوای آن، صرفاً برای نشان دادنِ برخی حساسیتها در میانِ زمانهایها (چون هر چه فکر کردم مشکلِ دیگری در متن جز تعبیرِ ایتالیکشده نیافتم) منتشرش میکنم:
عجب پدرِ خوشخیالی!
شاید بندهی خدا گمان میکند با این کار در سرنوشتِ دخترش گشایشی پدید خواهد آمد.
اما تصور کنید که رژیمِ اسلامی شما را بهخاطرِ پژوهش در بابِ جنبشِ زنان و با اتهامِ همیشگیِ «اقدام علیهِ امنیتِ ملی» بازداشت کند و پس از چندی آگاه شوید که نزدیکترین کسانِ شما نیز بهجای پشتیبانی از بیگناهیِ شما، همصدا با رژیم مجرم میپندارندتان و از حقِ شما کوتاه آمدهاند... چه حالی میشوید؟
درخواستِ عاجزانهی این پدرِ گرامی از منگلهای اطلاعاتی با تعابیری چون «رأفت و رحمت» بهخوبی نشاندهندهی تهدیدها و فشارهای موفقیتآمیزِ وارده بر این خانواده است تا جایی که توانستهاند خانوادهی متهم را (به امیدِ آزادیِ فرزندشان) ضدِ او به سخن درآورند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر