آریا پاسخ ای زیبا و روشنگرانه بر این یادداشت نگاشته است.
این نوشته از چند جهت بسیار مغتنم و شایسته ی بازخوانی و تأمل مضاعف است:
1. دقتِ نظری در بابِ مفهوم "سنت" (ترادیسیون).
2. بیانِ آفاتِ مقایسه هایِ تطبیقی میانِ آراء متفکرانِ وطنی و اندیشمندانِ غربی و لزوم توجه به تفاوتِ شرائط و مقتضیاتِ فرهنگی هر ملتی با دیگر ملتها.
3. توضیحاتِ ناب و ارزشمند در بابِ نهضتِ رومانتیزم، خاستگاهها و تاثیراتِ آن بر فرهنگِ مغرب زمین و رفع سوء تفاهم های شرقی در بابِ راسیو/عقل گریزیِ این جنبش و تقریری جامع از نحوه ی نگرش رومانتیک به جهان و انسان.
4. لزوم تفکیک میانِ "فیلسوف" و "فلسفه دان/خوان" و نیز قائل شدن به معنایی وسیع برایِ فیلسوف بعنوانِ فردِ خوداندیش و دلیر.
5. ایده ی خداوند بمثابه ی شالوده و زیربنایِ مناسباتِ انسانی در تمامی ساحت های گونه گونِ آن و اینکه سیاست و حکومتِ هر ملت ای پیوندی وثیق با تصویر خداوند نزدِ آن ملت دارد.
6. توضیحاتی مختصر و نغز در بابِ خوانش فلسفه ی هگل و نیز معنایِ متفاوتِ "ایسم" در سنتِ ایده باوریِ آلمانی.
7. برداشتِ شخصی و منحصر بفردِ آریا از "دین" و "دینداری" بمنزله ی "وجدانِ خویشافریده" و لزوم تفکیک میانِ "هولناکی تصویر خدا در ادیانِ نهادینه در تاریخ (مشخصاً ادیانِ سامی)" و "ارزشمندیِ تجربیاتِ گوهرین مشترکِ انسانی در تمام سنت هایِ دینی در بابِ خدا".
8. نگرش دینامیک و انداموار به فرهنگ و ردِ تصور استتیک و بسته/جامد از فرهنگ بمنزله ی مجموعه ایِ از شاخصه هایِ ثابت و غیر پویا و لزوم تفکیکِ عوارض فرهنگ و گوهر آن و نیز توجه به نسبتِ میانِ فرهنگ و تمدن. (فرهنگ است که تمدن ساز می گردد نه بالعکس)
9. لزوم بهره گیری از ژرف اندیشی هایِ فیلسوفان و متفکرانِ باختر زمین و ظرافتِ مواجهه ی آنها با معضلاتِ جامعه ی خویش به شرطِ خویشاندیشی و پرهیز از دنباله رویِ کورکورانه از تمدنِ معاصر غرب. (توجهِ شایسته و کسبِ بصیرت نسبت به مقتضیات و فرهنگِ ملتِ خویش)
10. تشخیص و بصیرت در بابِ معنایِ "خود" و "دیگری/بیگانه" و نیز ربط و نسبت میانِ آن دو.
11. سعی در فهم همدلانه ی سخنانِ هر متفکر و اندیشمندی.
12. اسلامیّت (اسلام گرایی) بمنزله ی آفتِ خانمانسوز فرهنگِ ایرانی.
13. خودفریبی مخالفانِ مستبد خویِ حکومتِ استبدادی - اسلامی و لزوم اصلاح خویش پیش و بیش از اصلاح نظام سیاسی.
و در پایان از آریای گرانقدر بابتِ مهر و توجهِ موشکافانه اش نسبت به یادداشتِ مخلوق و آفتابی نمودنِ کاستیها و نارساییهای آن سپاسگزارم!