تابلویی از چهرهی محوِ بنیانگذار همراه با خطهای خون و کودکانی که در کنارهی اثر با هراس یکدیگر را در آغوش گرفتهاند و به آن تمامرخِ محو خیره شدهاند. (برای من یادآورِ «خاوران» بود.)
تابلویی بزرگ، حاکی از جنگهای جهانی و اجسادی در پایینِ سمتِ چپِ تصویر که بهنحوی استادانه با خون و وحشتِ مرگ بهتصویر کشیده شدهاند. تابلویی که چندینِ زنِ روسریبهسر در کنارِ یکدیگر، دنبالههای روسریِشان را (که تا پایینِ اثر امتداد دارد) چنگ زدهاند بهگونهای که تبدیل به زندان شده است؛ زندانی که زنی از حجابِ خود در آن رنج میبرد.
نگارههایی روایتگرِ تاریخِ تلخِ رژیمِ اسلامی، سرکوبِ زن و زنانگی، جنایاتِ جهانی، اروتیزم و عشق و در کل بهتصویر کشیدنِ زیرکانهی هر آنچه باور نمیکردید روزی به تصویر و نمایش درآید.
نقاشیها بسیار تاثیرگذار هستند و از درونِ جانِ دردمندِ هنرمند خلق شدهاند! نقاش با این آثار بیش از هر چیز آزادگی و روشننگریِ خود را بهنمایش گذاشته است.
نمایشگاهِ نقاشیِ آزاده خواجهنصیر از هفدهم تا بیست و دومِ فروردین در نگارخانهی ممیزِ خانهی هنرمندانِ ایران از ساعتِ ده تا بیست برپاست.
پسنوشتِ اول:
متاسفانه هر چه در فضای مجازی گشتم نتوانستم سایتِ شخصیِ خانومِ خواجهنصیر را بیابم. همانندِ بیشترِ موارد، گویا هیچکس او را بدونِ همسرش (یغما گلروئی) نمیشناسد.
پسنوشتِ دوم:
نقاشیِ مربوط به جنگها و جنایاتِ جهانی را میتوانید اینجا ببینید. (تصویرِ شمارهی نه)
پسنوشتِ سوم:
دو عکس از تابلوهایی که توصیف کردم، اضافه شد.
حیف شد من بهش نمیرسم. خیلی دوست داشتم کاراشو ببینم.
پاسخحذفاینک بهشت رو دیدی؟