«جدال پرآوازه و مکتوب بنیانگذار جمهوری اسلامی با محمدحسن قدیری بر سر حکم شطرنج، برعکسِ بسیاری از تحلیلهایی که آنرا شاهدی بر تجدد خمینی و فقه پویای شیعی میگیرد، بیش از هر چیز نشاندهنده اولویت سیاست بر دین نزد اوست. دین سیاسی فینفسه چنین امکان جولانی را میدهد و برای همین هم خمینی همیشه سیاست دینی را مقدم بر خود دین میشمرد. اشاره خمینی به «ضرورت تمدن جدید» در همان نامه چیزی جز زنهارش بر مخاطرات از دست دادن قدرت سیاسی نیست. او از دید خودش بهعنوان حاکمی الهی، به مقتضیات سیاسی پایبند بود و از دیگران هم میخواست که اصل قضیه را دریابند؛ این حکومت الله است و باید به هر قیمتی آنرا حفظ کرد. از همین رو بود که تاکید میکرد حفظ حکومت از نماز و روزه و حج نیز واجبتر است. وگرنه همین مردم در دوران طاغوت نیز نماز میخواندند، روزه میگرفتند و حج میگزاردند.»