هستی (زندگی، بودن) چیست؟
هیاهویِ گوشخراش ِ هر روزهی آدمیان که از شدتِ إستیصال به زندگی سعادتمندانه فکر میکنند و همهنگام در کثافت دست و پا میزنند.
وقتی مبتلا به سرماخوردگی یا شکست میشوی، اندیشههایِ نیهیلیستیات دچار نعوظ میشوند.
وقتی سرحال (در اوج لذت) باشی و یا در آرامش پس از ارگاسم ، سرشار میشوی از امید و عشق به زندگی.
این یعنی همان سایکولوژیزم ِ مطرودِ ملعون، ریشهی تمام تحلیلهایِ دیگری ست که از وقایع پیرامونی میشود.
شوپنهاور (این مسیحیستیز ِ مسیحیتزده) زنستیز بود چون همیشه با مادرش مشاجره و مشکل داشت.
بدونِ اینکه سرشتِ دردآور زندگی و مرگِ تراژیکِ پایانیاش را انکار کنم باید بگویم که بسیاری از پسیمیستها، عقدههایِ جنسی و شخصیتی خود را به جهان و هستی فرافکنی کردند، آنوقت سخن از وجوهِ تراژیکِ زندگی بهمیان آوردند حال آنکه اگر به یک روانکاو مراجعه میکردند تمام بدبینی فلسفیشان همچون بُخاراتِ معده از ذهن و ضمیرشان خارج میشد.
آن پرسش "هستی چیست؟" که در ابتدا آمد ناشی از شکستِ عاطفی، سرماخوردِگی سگی، و حشریّتِ إرضا ناشده است... بههمین سادِگی!
پ.ن:
تعطیلی موقتِ یک وبلاگِ عمومی هر چقدر مضحک باشد، در موردِ وبلاگِ خصوصی مضحکتر خواهد بود.
اما به ناچار لااقل تا سه ماهِ آتی چیزی نخواهم نگاشت و بیشتر سعی میکنم به درس و زندگی ِ آشفتهام سر و سامان بدهم.
هر جا که باشی در یاد ما خواهی بود ... هر چند که از نوشته های زیبایت بهره نخواهیم برد.
پاسخحذفاین نوشته شاید در دنباله ی همان بحث کوچکمان باشد. هر کس دنیا را از زاویه ی نگاه خود می بیند زاویه ای که پیشینه اش آن را تعیین کرده است. اما زمانی این مزحک می شود که برخی می خواهند زاویه ی دید دیگر مردم را هم در راستای زاویه ی دید خودشان تغییر دهند. و دلیل امکان ناپذیری این تلاش همین متفاوت بودن گذشته شان است .
سه ماه که نه...کمتر... ولی وبلاگ اصولا برای تعطیل شدن نوشته میشود. زندگی هر چه باشد وبلاگ نیست. این هم خصوصی یا عمومی بودنش در ماهیتش دخالت ندارد. و این در رد ادعای رسانه بودنش کافی است. شاد باشی
پاسخحذفمخلوق ِ عزیزم
پاسخحذفممکن است بتوانی سه ماه " ننویسی " اما نمی توانی سه دقیقه هم " نویسنده " نباشی . برایت آرزوی ِ بهروزی دارم .
مخلوق جان
پاسخحذفسرانگشت بسيار خوب نوشته. نوشتن سرنوشت ماست.
در هر صورت، خوشی را برايت آرزو میکنم. چه وبلاگ بنويسی و چه ننويسی و سر و سامان درس و زندگی باعث شود که «بدبینی فلسفی شان همچون بُخاراتِ معده از ذهن و ضمیر»ت خارج شود.
تو که امیر عزیز، پسیمیست نیستی؟. یا هستی؟. من نمی فهمم این تعطیلیهای گاه گداری را. یه وقتایی سکته ای نشی در بلاد رسول اعظم و فقیه معظّم!.
پاسخحذفهر کجا هستی شاد و پیروز باشی.بودنت ما را شاد می کند.ما باز هم منتظرت میمانیم.
پاسخحذفسرانگشت قشنگ گفته بدون نوشتن زندگی ممکن نیست!حتی در یک دفتر کوچک.
در کارهایت موفق باشی
به هرحال آرزوي سلامت و موفقيت داريم براتون
پاسخحذفسلام مخلوق
پاسخحذفچقدر این نوشته عالی بود.اساس اجتناب ناپذیر هستی! عجب مضحکه ای
می شود وقتی می بینی اش
یا غم انگیز.نه دردناک.وقتی بیشتر خودت را مسخره کرده ای تا دنیای روانهای سالم را
!!!
بهرحال تازه دوزاری ام افتاد که این پسوورد ورردی مربوط به گوگل است نه وبلاگ!نخوانده های پیش را هم می خوانم...و زودتر برگردید
خوب باشید